یجورایی بابام ولمون کرد و از بدو تولدم یک لقمه نونم نذاشته سر سفرمون من از ده سالگی بیماری سختی گرفتم که دوست ندارم بگم چون دنبال ترحم نیستم الانم به کلی وسیله احتیاج دارم واقعا زندگی سختیه روم نمیشه از مامانم بخوام و به بابام پیام دادم بعد بیست سال ازت یه چیز میخوام جوابمو نداده خیلی اذیتم کرده چون مریضم همش پیام میده تهدید میکنه فحش میده دیگه خسته شدم تاحالاهیچ بی احترامی بهش نکردم وگرنه قانون میتونست خیلی قشنگ حقمونو ازش بگیره هی گفتم ولش کن پدره خداقهرش میاد اما مامانم دیگه نمیتونه کمرش شکسته کم اورده زن پاکی هم هست الان میگن برین دادگاه تا حق و حقوقتونو بدن اما ازخدامیترسم تاقبلش کلی داشت فحشم میداد الکی الان جواب نمیده میگه زندگی مارو تو خراب کردی اخه مقصر بی ارزگی بقیه منم منی که حتی یک بارم بهت نگفتم حتی چراااااااا میزنی؟حداقل کمترین چیزی که از حقم ازخدامیخوام سلامتیمه دیگه نمیکشم