نمیدونم از کجا و چطور بگم
راحت باش عزیزم چیشده
از وسطش بگو
خيلي راحت بگوتاسبك بشي
چند وقت پیش از تو خونه مامانم اینا که از این خونشون رفتن به جای دیگه و این خونه خالی هستش و یه سری وسایل ضروری مونده شوهرم ساعت بابام که تو کشو بود برداشته بود انداخته بود دستش مامانم بعدا دید گفت بابام جا گذاشته بوده بده داداشم برای بابام عیدی گرفته بود شوهرم تو شوخی انداخت نداد و چند وقت پیش ذره بین بابام و برداشته بابام گفت بگو بدهدامدم گفتم گفت من واسه اون نیست نمیدم بعد گفت واسه اوناست انداختن اونجا الان من برداشتم میخوان نمیدم دعوا دعوا پرت کرد ببر بده دیگه نه من نه اونا
البته ما چند وقت اونجا زندگی کردیم تو خونه خالیه اون موقع برداشته یه جورایی گفته لازم ندارن برداشته خب درست ولی وقتی خواستن بزار سرحاش آخه چرا ابرو منو میبری مرد
دست کجه مگه مال بقیه رو ورمیداره
ببخشیداماخییییلی پروس شوهرتون
خدایی نکرده بد فکر نکنيدا نه دزد نه حروم خوره فقط،عادت داره از بین وسایل های کنار گذاشته تو انبار یا هرجا واسع خودش چیزای رو برداره
واقعا راست میگن مردا مثل بچه ها هستن هاااا
به خودش اجازه میده برداره خب حتی بی ارزش هم باشن وقتی برميداري بدون اجازه درست نیست اگه بی ارزش چرا برداشتی آخه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
