23سالمه و6ماهه ازدواج کردم قبلش باهمسرم دوست بودیم خیلی اومدورفت تااینکه خانوادم راضی شدن که من بااین عاقاازدواج کنم قبل ازازدواج هیچ خیانتی ازش ندیدم ولی بعدازازدواج مدام درحاله خیانت اینقددیدم ک دیگه بی تفاوت شدم اصلابرام مهم نیست مشکل اصلی من اینه که ازطریق پدرم یه وام گرفتم الان بهش میگم قسط بده میگه نمیدم بابات بده میدونه که خیلی روخانوادم حساسم ازطریق اونااذیتم میکنه هرچی طلاداشتموفروخت من هیچی نگفتم ولی چون خودم یه دونه ازتکپوشاموفروختم دادم جایه بدهیم میگه بایدپولشوازبابات بگیری وگرنه این زندگی خراب میشه منم چون واسه پول دیگه داشتم تحمل میکردم دیگه ولش کردم و الان چندروزی میشه که اومدم خونه پدرم به خانوادم نگفتم مشکل دارم چون نمیخام اینادرگیرشن ولی واقعاحالم بده اون طرفم ک ازش وام گرفتیم همش به من زنگ میزنه میگه بایدتسویه کنین اینم پول نمیده
این زندگی زندگی بشو نیس. اگه خانوادت حامین فکری کن
از يك جايى به بعد؛قبل از اينكه آدمها خودشان را برايت شرح دهندميتوانى تا ته شان را حدس بزنى و بگويى:ببين فلاني من اين قصه ها را از حفظم...برو سرِ اصلِ مطلب!
همسر💍خوب خوشتیپ خوش اخلاق دارم😍بادنیا 🌎عوضش نمیکنم❤خودم یک همسر و مادرهخوبیم😊یک شاهزاده👑(امیرسام)دارم و ی فرشته👼 تو راهی پرنسس👸(نهال) دخترم یقین دارم شما معجزه خداوندبزرگ برای منو پدرت برادرت هستی 😍 پدرت برادرت تو پوست خودشون نمیگنجند از وقتی فهمیدند یک پرنسس خوشگل تو راه دارند😍منتظرتیم زندگیم ❤ عشق زندگیم همسرم💑 (امیرعلی👬امیرسام♡غزال👭نهال) یک خانواده و زندگیی 4نفره 💏 👫 💑 شاد و عاشقانهداریم در آخر My Religion I'S Humanity