من مجرد که بودم حسابی میگشتم خیلی فعال بودم,الان ازدواج کردم چهار ساله تو خونم هیچ هیچ سرگرمی ندارم شوهرمم اجازه نمیده تنها بیرون برم شهر غریبم هستم بچه کوچیکم دارم خانواده شوهرمم اهل رفتو امد نیستن تنها یارو همدمم همین گوشیه الان دوساله نرفتم وطنم حالا چطوری