امروز رفته بودم خونه مامانم بعد از ظهر رفتم خونه بابا بزرگم شوهرم زنگ زد با توپ پر که یسره ولی مامانت وله تو ام ول شدی مامانمم شنید ناراحت شد با مامانمم بحثش شد هر چی دلش میخواد به خانوادم میگه الانم اوردم خونه مامان جوووونش 😡😡😡😡😡😡
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اره دو سال عروسی کردم من شاید سرجمع ۳ یا ۵ ماه خونه خودم بودم خوب منم کم اوردم چقدر ب سازش برقصم مادرشم هروز میگه باید بری ی کاری یاد بگیری نون خودتو دربیاری بچم کار نداره مگه من شوهر کردم که نون خودمو در بیارم