همسرم ماموریته و امروز خونه مامانم بودم،مادرشوهرم طبق معمول زنگ نزده وسرنزده اومد خونه شون(بارها محترمانه ازش خواهش کردم قبل اومدن زنگ بزنه و اطلاع بده که بازم زنگ نزد)
همشم میاد میشینه پیش منو مامانم جاریمو تعریف میکنه میگه اون زرنگه،غذاشو درست میکنه به موقع،شوهر وبچه هاشوگشنه نگه نمیداره(این جاریم بارها به مادرشوهرم توهین کرده،زده وو از خونه ش بیرونش کرده،چند ساله پاشو خونه مادرشوهرم نمیذاره و برادرظوهرم تنها میره دیدن مادرش،حتی عید نوروز)
اعصابمو به هم میریزه با حرفاش هردفعه که میاد و سر میزنه،هیچ وقت بی احترامی نمیکنم و جوابشو نمیدم،اما نمیدونم چرا اینقد نفهمه،