همه با اشتیاق برا ناهار اومدن ما اصلا در جریان نبودیم حالا شوهرم نشسته داره غذا میخوره منمحرص اخه به ما نگفتن ناهار بیایید ،میخوام با شوهرم دعوا کنم اونا به هر نحوی نشده دعوت کنن این چرا عین گشنه نشسته به خوردن،وقتی دعوت نیستیم چرامیخوره غذا
شاید اونام بی دعوت اومدن
اره اینجورمواقعه منم حرص میخورم انگار ازقحطی امده شوهرمنم همچین دولپی میخوره که بیاوببین
اونو ولش کن تا بعد اما شما نخوردی که؟؟؟
خودتم که داری میخوری😐
نمیشه چیزی گفت در نظر بگیر خونه مادر خودمون باشه من سریع میرم می خورم 😛
ولی به نظرم باید به جا حرص خوردن بلند تو جمع بگید شما همه نهار دعوت بودید جز ما .؟؟؟
این خودش رفع مشکله
خونه پدر و مادرشه عزیزم اگه شما راحت نیستی (منم به جز خونه خودمون جای دیگه راحت نیستم)، ایشون راحته
من خودم غذا نخوردم ،مادر شوهرم برام غذا نگه داشت اما چرا مارو دعوت نکردن بقیه رو دعوت کردن،حالا من مطمین نیستم که بقیه ام دعوتن اما خوب مادر شوهرم غذا مفصل گذاشته، نمیدون موندم تو کارشون ،بقیه ام چیزی نگفتن مام دعوتیم اما از کار شوهرم دلخورم نباید میشست میگفت ما غذا خوردیم
یعنی به همه گفتن ناهار بیاین بعد به شما نگفتن؟
خوب یعنی مادر شوهرم از کجا فهمیده وغذا اماده کرده اینا تا دعوت نکن غذا نمیزارن الکی من بیشتر از شوهرم دلخورم اگه نمیخورد مادرش میگفت چرا نمیخوری میگفت ما نمیدونستیم باید ناهار نمیخوردیم بقیه دعوتن ما نه ،بقیه تو خونشون ناهار نخوردن،من خودم نخوردم گفتم سیرم ،الا نمیخوام به خاطر ناهار با مادر شوهرم ناراحتی کنم هر عملی عکس العملی داره ،دعوت نکردن مام نباید سر سفره بشینیم
حرف دلت رو حتی شده با طعنه بهشون بگو
نبر تو خونه و بحث زنوشوهری راه ننداز
همین الان که خونشون هستی با طعنه یا رو راستی حرفت بزن
بگو پس فقط ما اضافی بودیم که دعوت نکردید.....
منم قبلا همیشه این برخوردا رو میاوردم خونم و سره شوهرم خالی میکردم.دیگه یاد گرفتم حرفم بهشون میزنم.رک و پوست کنده یا گاهی با طعنه.
اینجوری هم زندگی شیرینم خراب نمیشه هم اینکه اونا میفهمن خر نیستم
خیلی هم شرایط فرق کرده با این برخوردم
خیلی منو بالا میگیرن از وقتی زبون باز کردم
من یاد ندارم عیدا خونه ی پدر بزرگم که دایی و زناونو و خاله ها شوهراشون هستن مامانبزرگم کسی رو دعوت کرده باشه ، عیدا ناهار خونه ی اوناس همیشه بدون‌دعوت همه میان
خونه ی مادرشوهرمنم عیدا همه میرن دعوتی نیست،روزای عید غذا زیاد میپزن هرکی اومد میخوره
دوستان دوست ندارم سر اینجور چیزا ناراحتی کنم حالا به هر نحوی دعوت نکردن شاید خونه ما دور تر گفتن معلوم نیست برنامشون چیه اینوریا خونشون تو یه محله ،شوهرم الان بهشگفتم چرا ناهار خوردی گفت مگه بقیه دعوت بودن ،اگه بقیه دعوت بودن ما نه نمیخوردم شاید همینجوری اومدن ،منم خوردم گفتم مطمینی گفت نمیدونم اما خوب مادر شوهرم همینطور از پیش غذا اماده نمیکنه
شوهرم الان تازه دو هزاریش افتاده ،به اندازه یه تذکر گفتم خودش زود متوجه میشد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
