2410
2553
عنوان

چقدر دلگیر است زن بودن😔😔😔🙏

285 بازدید | 32 پست

مردی میگفت : خانمم همیشه میگفت دوستت دارم و منم گذرا میگفتم منم همینطور عزیزم . . .

از همان حرفهایی که مردها از زنها میشوند و قدرش را نمیدانند 

همیشه شیطنت داشت . ابراز علاقه اش هم که نگو انقدر قربان صدقه ام میرفت کا گاهی با خود میگفتم : مگر من چه دارم که همسرم انقدر به من علاقه مند است . یک شب کلافه بود یا دلش میخواست کمی حرف بزند ، میدانید همیشه به قدری کار داشتم که نمیشد مفصل صحبت کنم . من برای فرار از حرف گفتم : میبینی که وقت ندارم ، من هر کاری میکنم برای آسایش و رفاه توست ولی تو همیشه بد موقع مثل کنه به من میچسبی . . .

گفت کاش من در زندگیت نبودم تا اذیت نمیشدی ، این را که گفت از کوره در رفتم و گفتم : خدا کنه تا صبح نباشی ، بی اختیار این حرف را زدم  . . . 

این را که گفتم خشکش زد برق نگاهش یک آن خاموش شد و به مدت سی ثانیه به من خیره شد ، وبعد رفت به اتاق خواب و در را بست

بعد از اینکه کارهایم را کردم رفتم کنارش تا بخوابم ، موهای بلندش رها بود و چهره اش با شب های قبل فرق داشت در آغوشش گرفتم و افتخار کردم که زیباترین زن دنیا را دارم ، لبخند بی روحی زد . نفس عمیقی کشید و خوابیدیم آن شب خوابم عمیق بود اصلا بیدار نشدم 

از آن شب پنج سال میگذرد و حتی یک شب خواب آرامی نداشته ام . هزاران سوال ذهنم را میخورد که حتی پاسخ یک سوال را هم پیدا نکرده ام ، گاهی با خود میگویم مگر یک جمله در حال عصبانیت میتواند یک نفر را ،،، مگر چقدر امکان دارد یک جمله برای یک نفر به قدری سنگین باشد که قلبش بایستد . . .

همسرم دیگر بیدار نشد ، دچار ایست قلبی شده بود شاید هم از قبل آن شب از دنیا رفته بود از روزهایی که لباس رنگی میپوشید و من در دلم به شوق می آمدم از دیدنش اما در ظاهر نه ، شاید هم زمانی که انتظار داشت صدایش را بشنوم اما طبق معمول وقتش را نداشتم 

کارهایم روبه راه شده بود حال همان وضعی را دارم که همسرم برایم آرزو داشت ، من اما آرزویم این است که به عقب برگردم و مردی شوم که او انتظارش را داشت 

بعد مرگش دنبال چیزی میگشتم ،کشوی کنار تخت را باز کردم نامه ای آنجا بود پاکت را باز کردم جواب آزمایشش بود ، تمام دنیا روی سرم آوار شد 

خانواده اش از پزشک قانونی خواسته بودند چیزی به من نگویند تا بیشتر از این نابود نشوم  . . . آن شب میخواست بیشتر باهم باشیم تا خبر پدر شدنم را بدهد، حال هر شب لباسش را در آغوش میگیرم و هزاران بار از او معذرت میخواهم اما او آنقدر دلخور است که تا ابد جوابم را نخواد داد 

حالا فهمیدم گاهی به یک حرف چنان دلی میشکند که قلبی از تپش می ایستد . . باید بیشتر مراقب حرفها بود که گاهی چقدر زود دیر میشود 🌹🌹







من آموختم زمانی شاد بودم که قلبی را شاد کردم❤

نخوندمش ولی زن بودن شاید تو شرایط فعلی جامعه سخت باشه ولی دلگیر نیس، هرکسی سرنوشتشو بسپره به یکی دیگه زندگیش دلگیر میشه، خانوما معمولا میخان به خودشون سختی ندن، درس نخونن کار نکنن پول درنیارن و یکی بیاد بی قید و شرط بهش وابستگی عاطفی پیدا کنن که خوشبختشون کنه، یه ریسک عجیب غریب، اینه که زندگیشون تو خیلی موردا دلگیر میشه

هرچی آرزوی خوبه مال تو 🤗

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش

ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2456
2714
نخوندمش ولی زن بودن شاید تو شرایط فعلی جامعه سخت باشه ولی دلگیر نیس، هرکسی سرنوشتشو بسپره به یکی دیگ ...

نه عزیزم منظور چیز دیگه ای بخون واقعا عالیه💜

من آموختم زمانی شاد بودم که قلبی را شاد کردم❤
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز