من یه منتقد به ازدواج سنتی ام!به نظرتون علت اينكه آقايوني دست پدر و مادرشونو مي گيرن و بدون هيچ شناختي از شخص مقابل، ميرن خواستگاري چيه؟ يعني اين آقا و خانواده اش واقعا چطور به اين نتيجه رسيدن كه نديده و نشناخته، اون خانوم مي تونه همسر و همراه زندگى باشه؟ چطور مي تونن اينقدر نسبت به پيچيدگيهاي زندگي مشترك بي تفاوت باشن؟ اين آقايون چطور مي تونن رو حساب اينكه مثلا طرف، خانواده اش رو به راهه با اين روش دست به چنين انتخابي بزنن؟
عجيبتر، خانم هايي هستن كه به ازدواج در چنين بستري تن ميدن. يقين دارم جز در شهرهاي دور افتاده و بسيار سنت زده، ازدواج هاي سنتي و خواستگاريهاي يه شبه در دنياي امروز يا نشوندهنده منزوي و منفعل بودن آقاي خواستگاره كه توانايي ايجاد ارتباط دوستانه با يك خانم رو به طور نرمال نداره، يا اونقدر هوش هيجانيش پايينه كه اصلا به درك درستي از دنياي ذهن و احساسات در طرف مقابل نرسيده و يا اونقدر تحت سلطه خانوادشه كه جرات مخالفت كردن نداره و هرچي حاج خانوم(مادر داماد) بگن همون بايد بشه. دخترخانمي هم كه با اين مكانيسم ازدواج مي كنه در بسياري از اوقات يا دنبال يه بهانه مي گرده تا از خونه پدري فرار كنه يا شوهر مي كنه كه صرفا شوهر كرده باشه و هيچ ديدگاه دقيقي از زندگي و فراز و نشيب هاش نداره. يه عده معتقدن همچين ازدواجهايي ماندگارترن، بله ممكنه همينطور باشه، ولي دليلش لزوما رضايتمندى بالا از زندگي مشترك نيست، وقتي منفعلانه زندگي رو آغاز كني، منفعلانه هم ادامه اش ميدي. بهتره متوجه باشيم كه خيلي وقته دوره حرفهايي مثل "عشق و علاقه،بعد ازدواج ايجاد ميشه" به سر اومده.خيلي از اونهايي كه با عشق ازدواج مي كنن دو سال بعد افسرده و پريشون حالن چه برسه به اينكه خيلي خنثي بري سر زندگي مشترك. خيلي وقته كه خانواده خوب داشتن ديگه معيار كافي براي ازدواج تلقي نميشه،بنابراين انتخاب صرفا براساس اصالت خانواده بسيار پر ريسكه. خيلي وقته كه نگاه شرم آلود و خجالت زده در دخترها و صورت سرخ شده و عرق پيشوني در آقايون سر جلسه خواستگاري اسمش نجابت نيست و اضطراب اجتماعي تلقي ميشه.همون طور كه سرسپردن به خواسته هاي غيرمنطقي خانواده ديگه اسمش احترام نيست و از ترس و انفعال محض ناشي ميشه.
پ.ن١: صحبت از ازدواج هاي٢٠-٣٠ سال پيش نيست. حرف سر ازدواج در سال ١٣٩٧ شمسيه.
پ. ن٢: آيا بعد از خواستگاري به روش سنتي، دختر و پسر با توجه به بافت سنتي حاكم بر خانواده مي تونن به اندازه اي كه لازم هست رفت و آمد كنن و آيا با توجه به در جريان بودن خانواده ها و اهميت آبرو در اين اتمسفر، رفتار ها و نظرات كاملا صادقانه ارائه ميشه؟
