من عصری از طرف یه شرکتی مهمانسرا دانشگاه افطاری دعوت بودم بعد گفتم چون از طرفه کاره محیط دانشگاه ایناست با تیم کار مقنعه و مانتو برم عاقا ما رفتیم اونجا همه چه تیپای خفنی زده بودن 😓 مامتوهای زرد قرمز موها بیرون ریخته بودن کفشه پاشنه بلند ارایش کرده فقط من و یه نفر دیگه تیپ کاری داشتیم خیلی ضایع بودم وسط جمع😣
من اینجور مواقع اییییقد حرص میخورم ک کچل شم
یس بوده 😂😂
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
خوبه افطاری بوده مگه عروسی بوده که اینجوری اومدن
اره ادم معذب میشه
تا دلت بخواد
من یه عروسی دعوت شدم همه خانم جلسه ای بودن حجاب داشتن تو سالن منم لباس باز پوشیده بودم 😐 البته مختلط بود ولی عروسی های شمال همیشه مختلطه و هیجکی حجاب نمیکنه
واى اره
دو روز قبل ماه محرم مهمونى دعوت بوديم از مكه اومده بودن
من پيرهن صورتى پوشيدم
رفتم ديدم ٤٠٠-٥٠٠ نفر مشكى پوش نشستن 😤😬😬😬😬😬
باور کن الان میخواستم این تاپیکو بزنم
الان اومدم روضه زن عموم
فک میکردم 10 15 نفر بیشتر نیستیم
حالا میبینم زنو مرد جدا کردن تو دوتاخونه
همه لباس مشکی
حالا من با مانتو سبز روشن
با شال فیلی اومدم😒😭😭😭😭😭
میخوام موهامو بکنم
خیلی زشته نه؟؟
این جور موقع ها
آدم حس میکنه در و دیوار داره بهش فشار میاره ... دوست داره زودتر در بره !😅
من همیشه این جور مواقع یه شال یا روسری تو‌کیفم میذارم
وای خیلی حس بدیه خیییییلی.
منم یه بار دبیرستان ک رفتم ورزش داشتیم من اصن نمیدونستم که سالن سر بسته داره مدرسمون اخه روز اول بود بعد یه لباس پوشیده گشاااااد از راهنمایی داشتم بردم با مقنعه یهو دیدم همه لباساشونو کندن جه لباس ورزشی های خفنی پوشیدن اصن من میخواستم اون لحظه نابود شم😑😑😑😑
یه بارم رفتیم‌یه مهمونی من اصن حال نداشتم بعدم‌گفتم ولشکن هربار تیپ زدیم همه ساده بودن بذار راحت برم. عین اینا ک اول صبح ا خواب پامیشن رفتم ابروووم رف کل خانواده اومدن با تیپا عااالی. اون موقه میخواستم برا همیشه بمیرم🤣
حالا اونا فازشون چی بوده اونطوری لباس پوشیدن مگ عروسی بوده😐
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
