2737
2734

قبلا بهتون گفته بودم خانواده همسرم خيلي خودبزرگ بين و پر رو هستن، چندين بار وقتي ما شرايط مالي خوبي نداشتيم اومدن چند روز خونمون موندن ... بار آخر كه اومدن يك هفته موندن منم هم خودم مريض بودم هم بچه ام ، تازه خواهر شوهرمم هم با شوهرش بود كه من اصلا راحت نبودم و خيلي بهم سخت گذشت ، با اين وجود هر وعده غذا پختم گذاشتم جلوشون ولي ديگه حال و حوصله خوش و بش نداشتم . وقتي رفتن مادرشوهرم زنگ زده بود به شوهرم هر چي از دهنش درومده بود به من گفته بود حتي گفته بوده تو زن خوبي نگرفتي و آبروي ما رو بردي 

بعد حتي به شوهرم گفته بوده اين چند روز كه ما اونجا بوديم نماز نخونده بايد طلاقش بدي ... يعني در اين حد بيشعوره 

آخه نماز خوندن من به تو چه ربطي داره ... حالا جالبه انقدر اين چند روز پختم گذاشتم جلوشون با اينكه خيلي هم حالم بد بود . خوب اينا بماند ... 

به خاطر اين قهر مزخرفي كه من توش هيچكاره بودم ديگه عيد بچه كوچيك رو بهونه كردم نرفتم شهرشون البته اگه شوهرم ميخواست ميرفتم ولي گفت نميخواد بياي چون بياي بهت بي احترامي ميكنن بدتر ميشه 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

شوهرم به من گفت چون مادرمه من چيزي نميتونم بگم و ازين حرفا ، تو اين مدت هم تنهايي چند بار سر زد بهشون گفت چون خانواده ام هستن نميشه من نرم ولي تو نيا .... مثل اينكه هر بار هم كه ميرفته كلي باهاش دعوا ميكردن كه چرا از شهر خودمون نبايد زن ميگرفتي كه پيش ما باشي و ازين حرفا كه رفتي تهران ما رو تنها گذاشتي .... در ضمن بگم بقيه بچه هاشون پيششون هستن و تنها نيستن . 

حالا چند روز پيش دوباره رفت به پدر و مادرش سر بزنه ، قرار بود روز بعدش تا عصر برگرده ، بعد زنگ زده كه امشب اينا افطاري دارن من آخر شب ميام . تمام فاميلا با زن و بچه بودن بعدشم وايستاده كلي عكسم رفتن شاد و خوشحال

2738

منم كلي گريه كردم آخه قبلش بهش گفتم ما هم باهات ميايم مهم نيست در موردم چي گفتن نميشه كه هي تنهايي بري و ... برگشت گفت نه بابا نميخواي بياي ... مياد جلوي من ازونا بد ميگه كه منو خر كنه بعد خودش واسه اينكه اونا خوشحال شن رفته تا براشون مهموني برگزار كنه

عزیزم چاره ای نیست منم این شرایط رو خیلی تجربه کردم من نرفتم ولی شوهرم رفته

ولی این وسط یه نکته ای میمونه

شوهره شما باید پشتیبان شما باشه در کمال احترام به پدر و مادرش و بدون قطع ارتباط باهاشون باید بهشون بگه 

احترامتون واجبه ولی پشت همسرم بمن بد نگین وقتی خودش نیست تا از خودش دفاع کنه 

السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین 
منم كلي گريه كردم آخه قبلش بهش گفتم ما هم باهات ميايم مهم نيست در موردم چي گفتن نميشه كه هي تنهايي ب ...

بعضی از مردا اصلا حوصله جر وبحث ندارن پیش هر دو طرف حرف و میشنونو میگن تو راست میگی 

اگه همسرتون اینطوریه رابطه تونو با خانواده ی شوهرتون درست کنید و مدیریتش رو به دست بگیرید 

اینطوری فایده ای نداره

السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین 
عزیزم چاره ای نیست منم این شرایط رو خیلی تجربه کردم من نرفتم ولی شوهرم رفته ولی این وسط یه نکته ای ...

ديگه زيادي بهشون احترام ميذاره ، به من بي احترامي نميكرد تا قبل ازين موضوع ولي به خاطر توهينايي كه بي دليل به من كردن باهاشون برخورد خاصي هم نكرد

بعضی از مردا اصلا حوصله جر وبحث ندارن پیش هر دو طرف حرف و میشنونو میگن تو راست میگی  اگه همسرت ...

بهش گفتم قهر فايده نداره بزار باهم بريم ولي خودش نذاشت ازين بيشتر ناراحتم كه من ميخواستم برم ولي خودش نخواست

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز