امروز عصر ی همچین بحثی داشتیم.
بیشعور خستگیشو از کار ، میاد سر من خالی میکنه.
سر ی قضیه الکی بهم توهین کرد و فوش داد.
منم فوشش دادم. بعدم داشت خیلی آمپر میچسبوند دگ ساکت شدم ، رفتم تو اتاق گریه کردم.
اینجور مواقع حواسمو جمع میکنم تا حدی ک هنوز عصبی نشده، هرچی دلم میخواد بهش میگم. اما تا حس کنم داره عصبی میشه یجوری ک حق با من باشه ،حرف آخرمو میزنم و صحنه رو ترک میکنم
من اینطوریم ولی مجردم . در ظاهر آرومم ولی درونم آتش فشانیه که هر از گاهی منفجر میشه
هی باهام حرف زد هی توی دعواها مثلا من داد میزدم هی میگف اروم باش اروم باش حرفتو بزن یه نفس عمیق بکش. یا مثلا نمیذاشت پشت تلفن دعوا کنم میگف الان تمومش کن میام باهم حرف میزنیم. بعد ک داد میزدم هی دستامو میگرف میگف ببین منوتو هرچقدرم دعوا کنیم بازم عشق همیم چرا توی دعوا فک میکنی من دشمن خونی تو هستم. یا مثلا توی دعواها وقتایی ک پیش هم بودیم میدید دارم عصبی میشم میگف فعلا بیا بریم مثلا یه بستنی بزنیم بعد میایم باهام حرف بزن. یا وسط داد زدنام هی شوخی میکرد میخندید ک من خندم بگیره. بعد از تموم شدن دعوا هی باهام حرف میزد. انقد اینکارارو کرد ک من آدم شدم😐
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
