فکر میکردم یه روزی دنیا رو تکون میدم حداقل رییس تشکیلاتی مثل مایکروسافت میشم سالها درس خوندم کتابای سیصد صفحه ای برنامه نویسی و ریاضی مهندسی و...مدرک گرفتم گفتن بیا برو تو مهد کودک بچه ها رو ببر جیش کنن ماهی ۳۰۰ تومن بگیر...
من یبار شب قدر بود گفتم خدایا اگه بمیرم هیچ حسرتی به دلم نیست شب خواب دیدم مادرم که فوت کرده اومد گفت میخوای بیای پیش من گفتم آره بعد دستمو گرفت و برد قشنگ حس کردم روحم از تنم جدا شد و چه حس شیرینی بود اگار از یه قفس تنگ و مزاحم آزاد شده بودم ولی یهو حالت تهوع گرفتم تو خواب و به سرعت روحم برگشت به جسمم بیدار که شدم انقد گریه کردم گه چرا برگشتم خیلی شیرینه مرگ
سلام من تک فرزندم آذر ۸۹با شوهرم دوست شدم اردیبهشت ۹۲عقد کردیم و مهر ۹۴عروسی کردیم و ۱۲فروردین اقدام کردیم برای بارداری ولی ۱۸خرداد ۹۸بچم سقط شد به خاطر تصادف دعا کنید این روزا زود بگذره و بشه ۳ماه تا دوباره اقدام کنم لطفا یه صلوات بفرستید تا زندگیم همچیش رو روال بیوفته اگه م مشکلات برداریم زندگی شیرین میشه