عصبانیت از همسر

سلام دوست عزیز، شما ازدواج کردید ولی قرار نیست همسرتون باعث شادی شما بشه، شادی و آرامش حس درونی است و مربوط به شخص خودتونه، تصمیم بگیرید میزان دانش خودتون رو بالا ببرید و بر اساس علم و عقل و اخلاق عمل کنید، مهربان باشید و با آرامش و یاری خدا خودتون با دیگران مسایلتون رو حل کنید، همسرتون شما رو دوست داره ولی قرار نیست بخاطر شما با کسی بجنگه، زندگی نبرد نیست. 

چشم خب اول باید زمانش رو انتخاب کنید دوم اینکه ایشون همسر شماست پس لازم نیس زیاد آب و تابش بدید فقط سعی کنید توی لحظه ای بیشتر از هرموقع دیگ بهش احساس عشق دارید جلو برید و مثلا با شروع حرفتون با یک کلمه محبت امیز مثل عشقم پیش برید بعدش لحنتون رو کمی جدی کنید مثلا میشه درمورد چیزی مفصل صحبت کنیم خب حالا نوبت نیازه و شما میگید فقط اگر میشه درک کن اخه داره این موضوع آزارم میدع سومین و اصلی ترین گام اینکه اصلا طفره نرید و ی راست برید سر اصل مطلب خب الان نصف مسیر رو طی کردید اون نصف دیگش بر میگزده با بازی با کلمات مثلا ب جای خانوادتت بگی خودمون ب جای حرفاشون و طعنه هاشون بگی نقطه ضعف های من و غیره اینجوری ب جای برانگیختن خشم همسرتون 80 درصد محبت اون رو جذب میکنید 20 درصد دیگ میومونه ک برمیگرده ب شوهرتون و نگاه شما موفق باشید

فداتون

من ک دست شستم کلا از همه چی 

اگر شما خودت رو دوست داشته باشی و خودت حامی خودت باشی نیازی به حمایت ایشون نداری، او همراه و همسفر و همسر شما در زندگی مشترک هست، انسانی با کم و کاستی های خودش، ضمناً دوست عزیزم شما کاملا واکنشی و احساسی عمل کردید، هندلی شما کجاست؟