2737
2734

معرفی

سلامم رمانی که امروز معرفی می کنم بر اساس واقعیه

مقدمه:ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩ ﺟﻠﻮﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :

ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ گل ﮐﺪﻭﻣﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻢ …!!!

ﭼﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﻮﺩ …

ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﻣﻮﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ

ﺑﻮﺩ …

ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻧﺶ ﻣﺤﮑﻢﺯﺩﻡ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﭼﭙﺶ !!!

ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻪ …!!!

ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ …😁

گل بود،،،،،❤

ﺍﺷﮑﺎﻡ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻡ …❤

ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻧﺒﻮﺩ،ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺩﺳﺖﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺷﮑﺎﻣﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ …

ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ تو ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻫﻢ گل بود!!!!!!

آنکه تو را میخواهد!!!!

به هر بهانه ای میماند

زنده یاد حسین پناهی…

خلاصه : ارامش یه دختره تنهاس که قراره اتفاق های زیادی براش بیفته اون تنهاس اون یه فرشته ی پاکیه دختری که با هیچ پسری دوست نبوده قلب پاک  و ظاهر ساده ایی داره برعکس اون پسر داستان یه گناهکاره کسی که محکوم به مجازات شدنه  عرفان بده یه آدم بد

داستان شروع شده از شهرستانه و تا جاهایی میره که حتی ذهن خوانند فکرشم نمی کنه

ژانر:عاشقانه💏 انتقامی😠 طنز😂 هیجانی


فصل سیزده قسمت چهل و یک

سوم سخص

زیبا شده بود در دلش اعتراف کرد دختر به زیبایی که ندیده بود هزاران چهره ایی که لوند و زیبا بودند ناگهان از حافطه اش پاک شد انگار ارامش واقعا ارام جانش بود کمی سرش را تکان داد تا از این افکار بیرون بیاد یه زمانی عجیب می رفت تو جلد همون عرفان۱۸ساله ی خام و نا بلد  واقعا ازش بعید بود ، او در کارش زیادی ماهر بود به زنان بیش تر از خودشان شناخت داشت اما این دختر واقعا براش ناشناخته بود

اتش درون چشماش رو خاموش می کنه به رنگ قرمز عجیب ارژی داشت نقطه ضعفش در مقابل زنا شاید خیلی مسخره بود اما دقیقا همین بود در حالی که نگاهش را از ارامش می گرفت زیر لب مثل همیشه زمزه کرد مگه تو گاوی که اینقدر قرمز تحر... می کنه اوف اعصابش به هم ریخته بود اما تمام کلافگی  اش را زیر چهره ی خون سردش پنهان کرد

اول شخص

سریع نگام رو ازش گرفتم و از پله ها پایین رفتم صدایی درونم بالاخره اعتراف کرد: خیلی جذابه

با دیدن اراد و امیر و حامد به سمتشون میرم تا حواسم پرت شه مثله همیشه تو نگاه حامد حس بدی رو می بینم عرفان پشت سر من از پله ها پایین میاد و پشت سرم وایمیسته  با دیدن حامد که حاضر و اماده نشسته بود زیر لب زمزه کرد لعنت بهت طنین

یعنی اینقدر دیدن حامد ازارش می داد ؟، تنام حال خوبم پرید

کم کم بچه هم حاضر شدند و اومدن پایین

امیر نگاهی بع ساعتش کرد و گفت: چه عجب

https://www.ninisite.com/discussion/topic/2226936/رمان-واقعی-اول-شخص-زبان-عامیانه-از-قبل-تایپ-شده





هیچی درست نمیشه... مگه اینکه بخوای درستش کنی

سلام

یه سوال ایا من نتونستم پایانه رمانتو پیدا کنم یا واقعا تو یک سال نتونستی به پایان برسونیش 

مادر دلم برات خیلی تنگ شده «اَللّهمَ صَلّّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ محمد»
سلام یه سوال ایا من نتونستم پایانه رمانتو پیدا کنم یا واقعا تو یک سال نتونستی به پایان برسونیش  ...

یه سال نیست مه ول کردم یه مدت مشکل داشتم تلانم دارم پارت می زارم ادامه ی رمانمم فقط از طریق تایپک می تونی پیدا کنی

هیچی درست نمیشه... مگه اینکه بخوای درستش کنی

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

یه سال نیست مه ول کردم یه مدت مشکل داشتم تلانم دارم پارت می زارم ادامه ی رمانمم فقط از طریق تایپک می ...

آهان

میشه بگین چه مدت طول میکشه تموم بشه چون من شروع کردم رمانتونو بخونم و واقعا جالبه چون بر اساسه واقعیت هست دوستش دارم 

مادر دلم برات خیلی تنگ شده «اَللّهمَ صَلّّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ محمد»
2728
آهان میشه بگین چه مدت طول میکشه تموم بشه چون من شروع کردم رمانتونو بخونم و واقعا جالبه چون بر اساسه ...

نمی دونم والا معلوم نیست ولی دیگه وسطاش تموم شده نزدیک اخراشه جلد اولش

هیچی درست نمیشه... مگه اینکه بخوای درستش کنی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز