دوست نداشتم اين اتفاق پيش بياد ولي خب شد ديگه
شوهرم خيلي بچه ننه اس هر محبتي رو از مامانش ميخواد تنها جايي كه از من استفاده ميكنه رابطه جنسي إ بغير اون با مامانشه فقط من الان خونه مامانشم بجا اينكه كنار من باشه مامانش و خالش رفتن يجا حلوا درست كنن شوهرمم با مامانش رفت
تو ٣سال خيلي دنبالش بودم واسش كادو هاي مختلف خريدم ولي بازم عشقش مادرشه من اعتقاد دارم جاي مادر جدا جاي زن جدا
مثلا ١هفته اس ميبينه خونه ميوه نداريم خودش خونه مامانش ميخوره منم كه هيچ بعد اومدم اينجا ديدم كلي چيز ميز واسه مامانش خريده
هي به مامانش ميگه چي دلت ميخواد برم برات بخرم
من بهش گفتم انبه ميخوام كفت برو بابا كيلويي ٨٠تومنه 😞اصلا هرچي بخوام دعوا ميكنه
حالا ديكه به خودم اومدم ميخوام انقدر دنبالش نباشم ميخوام منم سرد شم لابد با خودش ميگه من هركاري كنم تينا دنبالمه حالا ميخوام عوض شم