#خشم راههای خشم ورزیدن
ما همیشه خشمگین هستیم.
چه این خشم را ببینیم و چه نتوانیم بر خشم خود آگاه باشیم.
همه ی کارهای ما حکم خشم ورزیدن را دارد ، ورزش کردنمان، درس خواندنمان ، حرف زدن و یا تعریف خاطره ای از زندگی گذشته مان.
خشم جزوی از وجود و زندگی ما شده است.
زندگی ما عبارت است از یک سری رقابتها و رقابت ،خود خشم است.
نمیدانم آیا این مطالب را بوضوح در خود درک میکنید یا نه !
ما درونا کلافه و عصبی هستیم ! هر چند دست آویزی برای خشم پیدا نکنیم اما بالاخره خشم درون ما بصورت مستمر جریان دارد و به تمام کارهای ما سمت و جهت میبخشد.
ما پول جمع میکنیم دانش جمع میکنیم و....
تا مرهمی باشد بر زخم عمیق خشم درونی مان.
ما خود را به دیگران عرضه میکنیم با دیگران بصورت مرموزانه و زیرکانه رقابت میکنیم تا خشمی که درون ما ذخیره شده و حالمان را بهم میزند تخلیه شود.
وقتی ما مخالفت میکنیم ، بحث میکنیم ، جدل میکنیم، آشفتگی درونی بالا میآید و میتوانیم ازین طریق خشم بورزیم و پیروز شویم و لحظاتی با پیروزی موقتی احساس برتری و راحتی بکنیم.
ما اطلاعات و اخبار را مرور میکنیم تا در مقابل کسی که بیشتر میداند احساس حقارت نکنیم !
وقتی احساس حقارت میکنیم ، خشم درونی اذیتمان میکند ، پس باید بدنبال راهی باشیم که حقیر نباشیم.
همیشه خود را با فضیلت و اصیل و برتر و متشخص جلوه میدهیم.
میتوانید تک تک این کلمات را درون خود احساس کنید و ببینید؟!
ما با خودمان هم در صلح و آرامش نیستیم. بیشترین ضربه را از خشم ، خودمان میخوریم. ما خود را آزار میدهیم و بر روان خود میکوبیم!
وقتی تمام کارهای من از یک حس آرام درونی برنمیخیزد و وقتی تمام کارهای من حکم رقابت را دارد مشخص است که من راحت نیستم ، زندگی برایم کوفت است ، زندگی کردن برایم مساله است برایم حکم جنگ را دارد.
ما حالمان از اطرافیان به هم میخورد ، چون به خاطر آنهاست که دارم خود را مدام اذیت میکنم میکوبم تا موفق شوم تا برتر شوم تا پیروز شوم. در بحث کردن در جدل کردن در درس خواندن در جمع دانش ، در نشان دادن عبادتم، فضایلم.
لطفا درون خود ببینید ، این مطالب برای توست نه برای دوست تو نه برای همسر تو نه برای اطرافیانت. همه ی این حرفها را بخودت بگیر ، سعی کن در وجودت احساسشان کنی، از یک ایده آل حرف نمیزنم از یک چیز ماورایی حرف نمیزنم ، این زندگی خود توست که چنین آلوده به خشم است. تو داری عذاب میکشی، خود را ملامت میکنی سرزنش میکنی به خودت خشم گرفته ای ! داری خودت را از بین میبری زندگی را کوفت خود و دیگران میکنی !
جامعه بگونه ای بوده که میکروب و سم خشم را درون روان و ذهن تو تزریق کرده است.
تو راحت نیستی عذاب میکشی!
آیا حرفهای مرا درک میکنی! یا هنوز فکر میکنی خشمی درونت نیست و دیگران مقصر هستند؟!
هر حرکت تو به خشم آلوده است! چون این میکروب درون تو دارد زندگی میکند ، تو تب خشم داری !
بخاطر خشم است که ذهنت مدام آشوب است ، با دیگران حرف میزنی ، با دیگران در ذهن خود هزاران رابطه ایجاد میکنی ، آنها را قانع میکنی ،به آنها خشم می گیری، در ذهن خود با انسانها رقابت و بحث و جدل میکنی ! تو از خودت دفاع میکنی ، با خشم ورزیدن بدور خودت حصاری کشیده ای !
تو با خشم نگاه میکنی با خشم میبینی با خشم بو میکنی .
خشم حجابی شده بین تو و واقعیت !
خشم حصار ذهن توست . تو با خشم غذا میخوری . همه ی فعالیتهای تو آلوده به خشم است.
خشم زندگی ساده را برای تو سخت و پیچیده کرده است. خشم باعث احساس کلافگی و بی حوصلگی و پوچی تو شده است.
تو داری ، ویروس خشم را بر اطرافیان و فرزندان خود تزریق میکنی !
🔴