شاید برای شماهم اتفاق بیوفتد😂بیاین بگین واکنشتون چی بوده من خودم که خیلی استرس میگیرم
امروز داشتم میومدم خونه ساعت پنج بعداز ظهر بود شلوغم بود یه پسره تو شهرمون هست یه خورده از نظر عقلی کم داره داشت از روبروم رد میشد دستشم تو دماغش بود بعدش که رسید بهم نگام کرد خندید بعد اومد مچ دستمو گرفت مگه ول میکرد😢😢خداخیرشون بده مغازه دارا اومدن به دادم رسیدن چون شهرمون کوچیکه همه میشناسنش یا مثلا یکی دیگه هست وقتی از کنارش رد میشی بدترین فحشای عالمو بهت میگه یه بارم بچه بودم با پسرعمم داشتیم میرفتیم خونه عمم یه پسره بود از اول کوچه بدو بدو میکرد میرفت ته کوچه از ته کوچه میومد اول یه چادر مشکیم دستش بود هی سرش میکرد و درمیوورد فک کن با یه عالمه ریش و سیبیل چادر سر کنی😥یادم میاد رفته بودیم مشهد مسافرت بین راه موندیم یه شهر اسمشو نمیدونم اصلا یادم نمیاد ولی تو همین یک ساعت که اونجا بودیم۱۲تا ادم عجیب اومدن رد شدن یکیشون نشسته بود روبه روم بهم اشاره میکرد بیا بیا فک کنین تابستون بودمرداد ماه ساعت دو بعدازظهر یه خانمه بود یه کاپشن ضخییییییممم همش میخندید و سرسره بازی میکرد
این یکیو خالم میگه:
یه آقاهه هست تو شهرشون کارای عجیب میکنه مثلا س و ت ی ن میگیره دستش میچرخونه با موتور از جلو در مدرسه دخترونه رد میشه😅یا چیزشو میگیره دستش میگه سلام کن به خانواده ها😂
