من تصمیم گرفتم برم تو خیابون یه قران بگیرم دستم از دم دخترای مجرد رو قسم بدم که چشاتونو باز کنید با هرکسی ازدواج نکنید ببینید طرف مامانی نباشه، حرفش حرف باشه، بد دهن نباشه
خیلی دوس دارم یه مدتی ازش دور باشم ولی چه جوری اخه با مادرم اینا همشهری هستیم
اونم وقتی سنگ مادرشو به سینه میزنه میگم برو پیش اون بمون بزار منم تنهایی ارامش داشته باشم نمیره
بخدا رااضیم بره پیش مادرش هرارگاهی بیاد بهم سر بزنه
خب ناحدودی ربط داره من دوستم دوره ی طب سنتی گذرونده میگف ب طبع بستگی داره ک مثلا میگن فلان ماه ب دنیااومده طبع اکثرمتولدین اون ماه ب خاطر شرایط اب و هوایی دوره ی بارداری مادراشون یکیه...بخاطرهمینم اخلاقای نسبتامشابهی دارن...
ولی درموردهمه صدق نمیکنه
..
من همون شب خواستگاری فهمیدم هست یا نه.اونا خودشونو لو نمیدن ما باید با سوال پیچ کردن و طول دادن دوران نامزدی و معاشرت خودمون بفهمیم
کاملا خودشونو رسوا میکنن.یکم دقت میخواد به خدا
به خودم حیفم میاد نابود شدم
شوهر منم بهمنیه ولی واقعا گنده دماغن .. مامانشو ببینه یا مامنش بیاد بعدش دعواست و تا چند وقت قهر و همیشه انتظار داره خدمتکار خواهر مادرش باشم
اصن اینطوریه مردا که زیاد برن پیش مادرشون اینطور میشن نمونش شوهر خودم چن وقت بود هرروز میرفت مادر شوهر بااین که میکن زن ارومیه ولی دعواهامون زیاد شده بود همش میگفت مامانم به من خیلی میرسه تو نمیرسی الان که نمیره هیچ دعوامون نمیشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
