بچه شوهرم از رفتارهای خاتواده ام خسته شده میگه برام ارزش قائل نیستن..از نظر تحصیلات و شرایط خاتوادگی اش از من پایین تره... مادرم انگار هی بهش اینو گفته...حدیدا میگه بابات هم برام ارزش قائل نیست حرف میزنم گوش میده ولی نه اونجوری که بپذیره... میگه احتراممیگیرن ولی ارزش برام قائل نیست...
میگه مامانم بهش تیکه میاد...
من خودم هم از رفتا خواهرام اذیتم..کم شده الان ولی سراونم مشکل داشتیم..
اونا کارشون کمه و مثل من درس و کار تمام وقت ندارن...بعد انتظار دارن من غروب که خسته میرم کار کنم ولی اونا که صبح به موقع بی ار شدن و ژهر خوابیدن هیچی... مرتب بازارن هیچی نمیگن وقت نداری چیزی میخوای یا نه..موقع عید وقت نداشتم خرید کنم یه تعارف نزدن اونوقت تا من میرم بیرون اینو بخر اونو بخر میگم مگه خودتون نمیرین خرید میگن وا ما کی رفتیم!!! واسه مامانم هم من باید برم چون خانما وقت ندارن