یه هفتس افتاده تو خونه مثل گل ازش مراقبت کردم مامانش خونشون نزدیک مایه یه زنگ نزد ک حالشو بپرسه الانم مریضه اما بهتر شده ن شب خواب داشتم بخاطر تبش ن روز حالاالان زنگیده ب مامانش ک من شب میام اونجا میخوابم ک دارو بدی خوبم کنی انگار ازاونوقت من داشتم چکار میکردم برای خودم متاسفم