چون ازهم جدا شدن..کلا تو هیچ شرایطی نیستن..مثلا تو دوران راهنمایی دبیرستان جلسات اولیا مربیان نمیومدن..یا بزور بامنت..یا6سالم ک بود تو امادگی کارناممو تکی رفتم گرفتم ولی بقیه با خانوادشون بودن..هزینه دانشگاهمو بزور ازاینور اونور جور میکردم باکمک اطرافیان.. بابام نمیداد..پول جهازم نمیدن ینی حتی یکم کمک نمیکنن..ازنظر عاطفی هم ک زیر صفر..هیچ جا هیچ وجود خارجی ندارن..منم اصلا دوسشون ندارم.حتی ی حس خ بدی نسبت بهشون دارم دلم نمیخواد بگم این کلماتو ولی حقیقته..بنظرتون ازدواج کنم از دستشون راحت میشم؟
مجبور نیستی دوسشون داشته باشی...اگه همسر خوبی نصیبت بشه راحت میشی
هنوز ازدواج نکردی پس پول جهاز میخواستی چیکار
اهوم ازدواج کن ولی نه با هرکسی و از روی لجاجت
ی آدم حسابی انتخاب کن
دوسشون نداری ی حس قلبی ولی خب جدا شدن اونا دلیل اصلی نمیشه بحرحال پدر مادرتن شاید نمیتونستن باهم زندگی کنن
بچه سرراهی نبودی؟؟
الان پیش کی زندگی میکنی
چنسالته
اگ ی فرد خوب اومد اره
با كي زندگي ميكني؟
گلم حواست باشه از چاله درنیای بیفتی تو چاه تو اتخابت دقت کن اگه واقعا مرد باشه آره ولی هیچ وقت بدی خانوادتو پیشش نگو چون همیشه تو سرت میزنه و خوار میشی
خیلی بده اینطوری
مطمئنا شرایط سختی خواهی داشت بعد از ازدواج
وتا الانم سخت گذشته
خدا کمکتون کنه فقط همین
فقط برای رهایی از این شرایط با هرکسی ازدواج نکن ک بعدا زندگی خوبی داشته باشی گلم
اگه بخای بخاطر خلاص شدن از اونا با هر کسی دیدی ازدواج کنی نههه
دوس نداشت باش ولی بی احترامی هم نکن که یروز پشیمون میشی.
هروقتم که ازدواج کردی از پدرمادرجلو شوهرت بدنگو. چون بعد خودت عذاب میکشی.
الان با کدوم زندگی میکنی
ن عزیزم منظورم اینده نگریشونه..ازنظر مالی کم گذاشتن..خواستگارامو بخاطرپول رد کرد مادرم بدون اجازه ازمن..کلا توهیچ زمینه ای کمکی نداشتن.ن مادی ن معنوی..حتی یکیش.منم ب مرور ازشون فاصله گرفتم و دوسشون ندارم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
