سلام دوستان. آخرین بار که خونه مادرشوهرم دعوت شدیم موقع چایی آوردن جاریم به همه تعارف کرد بجز من (به گردنش خیلی حق دارم کل دوران نامزدی یا با شوهرم تو مغازه ی اونا بودیم یا خونه مادرشوهر داشتم بپز و بشور میکردم که خانم با شوهرش بیان و بخورن آخرشم ظرفارو من بشورم یا داشتم بچشو تر و خشک میکردم. همش میگفتن ماهم برات جبران میکنیم ولی دریغ از ذره ای قدر دانی) مادرشوهرمم که صاحب خونه بود دید برام چایی نیاورد بهش گفت برای زهرا چایی ببر ولی بازم نیاورد منم کلا هر وقت دعوت کنه میرم خونشون یعنی همیشه اونجا نیستم که راحت باشم و اینا. حالا فردا میخوام با شوهر و بچم بریم مشهد اگه مادرشوهرم گفت امشب افطار بیاین اینجا برم یا نه؟
اصلا دلم نیست که برم. حتی اگر جاریم چایی نمی آورد مادرشوهر باید میاورد بهرحال مهمون اون بودم.
لطفا نگین اگر مادر خودتم بود همین انتظارو داشتی؟
مادر من برام مادری کرده پس خیلی فرق داره با اینا. و اینکه من خونه مادرم دست به سیاه و سفید نمیزنم.