پسری که خیلی پولداره ..سرشناسه..وپدرمادرش دلشون میخواد دختر اسم ورسم دار براش بگیرن وراضی نیستن یه دختر معمولی با وضع مالی ضعیف بگیرن...تو دوست واشناهای سرشناسش کلی دخترای پولدار وجور واجور براش دندون تیز کردن وچشم خیلیا دنبالشه...
واما خودِ پسر..۳۰ سالشه ..کلا با عقاید پدرومادرش مخالفه ...ازتمام دخترایی هم که دورو اطرافش هست متنفره ومیگه بمیرمم حاضرنیستم ایناروبگیرم..
ازدواجی نبوده هیچوقت ...
تااینکه عاشق یه دخترساده ازخانواده معمولی شد..همیشه ام میگه عاشق سادگی وپاکی و البته زیبایی وااخلاق اون دختر شده ومیگه برای اولین بار توعمرم دلم برای یکی لرزیده وهرگز از دستش نمیدم...وکلا مثل پدرومادرش ازبالابه کسی نگاه نمیکنه..
یکم عصبیه .بشدت مغروره..حساسه کمی بددل..مردسالاره به خاطر اینکهدهمیشه هرچی خواسته داشته..
از اون طرفم خانوادش راضی نیستن..
اما این وسط کلی عشق بوجود اومده..
کارِ درست چیه؟؟؟