رادینم..پسرمامان هیچوقت فکر نمیکردم یه پسر شیرین مثل تو داشته باشم از وقتی اومدی دنیای مامان قشنگ شد عشق کوچولوی من مرد کوچیک مامان...😍❤نازگلم قلبمی معجزه کوچولوی من دختر قشنگه مامان❤ربان گوشه ی عکست...حق من این نبود عکستو بااون ربان مشکی ببینم داداشی😔😭🖤 پادشاه زندگی من جایی همین نزدیکی ها مشغول تلاش است...کم می خوابد. استراحتش کم است.دستان مردانه اش را که حکمتش را نمیدانم چرا آرامش بی پایان دارد.پادشاه من خسته میشود اما خستگی در میکند از من...آغوشش از جنس خواب است بی هوا هم که بغلش کنی چشمانت بسته میشود از آرامش بی حساب...چه افتخاریست خانمی کردن برای چنین گوهری...چه برکتیست که خستگی اش با من در میشود...به خودم میبالم که از وجود من لذت میبرد... دستانم خالیست. چیزی برای عرضه ندارم. اما تا آخرین شماره های نفس هایم قدر دان توام..قدردانم که پادشاه من بهترین مرد زمین است...لمس قشنگیست واژه خوشبختی و من خوشبخت ترینم با تو❤همین که از عمق وجود میدانم دوستم داری برایم کافیست...
مبتذل نباشه مثل اون جنتلمن و... توش حرفای گناه و اینا نباشه نباید گوش کردنش گناه باشه
ولی خوب کلا گوش کردن آهنگ کار لغوی هست و قرآن هم گفته مومنان از کارهای لغو پرهیز میکنند
درحادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبه رو می شویم! "اولحسین (ع)حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شودتا آخر میایستدخودش و فرزندانش شهید میشوندهزینه انتخابش را میدهدو به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهداز آب میگذرد، از آبرو نه" دوم : یزیدهمه را تسلیم میخواهد مخالف را تحمل نمیکندسرِ حرفش میایستد نوه پیغمبر را سر میبرد بیآبرویی را به جان میخرد تا به چیزی که میخواهد برسد"سوم:عمرسعد به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است هم خدا را میخواهد هم خرماهم دنیا را میخواهد هم آخرت هم میخواهد حسین (ع)را راضی کند هم یزید راهم اماراتِ ری را میخواهد، هم احترامِ مردم رانه حاضر است از قدرت بگذرد، نه از خوشنامیهم آب میخواهد هم آبرودستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی استکه به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد، نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم، نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هستمن بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم