2726

اماده شدیم برای خواب همسرم گفت پتو کجاست گفتم پتو روی نرده بیرونه شستمش بیارش اوردش انداختش روم یهو یه چیزی سفت چسبید به انگشت شستم😱🥺گوشیم دستم بود جیغ زدم و دستمو با سرعت تکون دادم یه چیزی پرت شد شوهرم گفت چیه😮گفتم اینطورشده گفت توهم زدی یهو یه صدایی اومد انگار چیزی میخاست پربزنه همسرم سریع پرید برقو روشن کرد قیافه کریحشو دیدم چندبرابر ملخ بود کرمی رنگ یه چیز وحشتناک عجییییب😟😨😱😰 تاحالا مثلش ندیدم شوهرمم واقعا ترسید از این ور من بایه پیرهن کلوش بدون شلوار جیغ میزدم میگفتم شلوار بده من دخترم جیغ من جیغ شوهرمم هی میگفت چی کنم چطور بگیرمش دنبال چیزی بود بزنه روش نمیشد اندازه چهارانگشت بود😭😭 یه جا واینمیساد رفت پلاستیک اورد نشد پنجره باز کرد نشد اخر گفتم جاروبرقی و روشن کن بالولش بگیر همین کارو کرد و بسختی رفت تو جارو حالا داره توجارو خودشو میکشه😥😖😭😭من چیکارکنم بااین جاروم اخه کیسشو چی کنم جارو گذاشتیم توی راهرو من مشکل قلبی دارم استرس و هیجان بده برام حالا دست چپم سرمیشه و قلبم تیرمیکشه همشم بدنم گز گز میکنه یادش میوفتم چه شب کوفتی شد😫😭

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!دخترم تنهاتر...!!!و پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!!!

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
به همسرتون بگید کیسه جارو رو ببره بیرون خالی کنه

اون از من بدتره

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!دخترم تنهاتر...!!!و پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!!!
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730