دوستان حدود پنج ساله دوستم ک پارسال بهم گفت تا عید دیگه ازدواج کردیم ک ب خاطر ی سری مسایل تا الان طول کشیده البته اواخر فروردین قرار بودخواستگاری بیاد ک من گفتم دیرتر بیا و همینطور ک سوپر مارکت زد و الان درگیر اون شده ی مدته ک خییلی بهم کم محلی میکرد یکماه
امروز باهاش صحبت کردم البته اینو بگم پس از هربار ک قول قراراشو بهم میزنه و دوباره ب روزهای اینده موکول میکنه من خیلی ناراحت و ناامید میشم و فکر میکنم سرکارم گزاشته و برا همین وقتی میبینمش میگم ناامیدم یا حالم خوب نیست خدا از ادمای دروعگو نگزره خلاصه غیر مستقیم میخوام بهش حالی کنم ک منظورم خودشه
ولی مدتیه بهم میگه من بعد ازدواج با تو ممکنه مشکل پیدا کنم تو همش از ناامیدی میگی و همش ناله نفرین میکنی من اصلا بااین اخلاقت نمیتونم کنار بیام
حالا هر چی بهش میگم این کارام ب خاطر امروز فرداکردنته ک اعصابم خورد میشع اصلاحالیش نمیشه
خلاصه امروز بهش گفتم بریم دوتایی پیش مشاور
ب نظرتون فکر خوبیه؟ خودش گفت حتما بریم منم باهات میام گفت دوتایی بریم مشاوره
میشه نظر بدید دوستان