من مامانمو مجبور میکردم ردسری سرش کنه خودمم روسری میبستم و میگفتم محکم جوری ک باز نسه گره بزنه بعد ک خیالم راحت میشد نمیتونه بره دیگه میخوابیدم ولی صبحش ک بیدار میشدم میدیدم نیستش .. پس بگو همون شب ک دیده خوابیدم باز کرده و رفته پیش بابام خوابیده .. البته این کار هرشبم بودا