یادمه اول دبیرستان بودم گریه میکردم میگفتم خدایا خواهش میکنم با فلانی دوست شم،خدایا خواهش میکنم رفییق شیم هرچی شد پای خودم.(همکلاسیم بود)
دقیقا دوروز بعدش رفیق شدیم ولی اونقدر بد بود،اونقدر تو اون دوستی اذیت شدم وافسرده شدم که بعد دوسال کلا باهاش قطع رابطه کردم..
یادگرفتم هییچوقت هی زور نزنم واسه چیزی.شاید واقعا خیریتی توشه که من درک نمیکنم.همیشه میگم خدایاهرچی صلاحمه..هرچی خیره.