من خیلی رو بودم تو ازدواج خیلی
چون دوست پسر و اینا نداشتم
فکر کردم ازدواج دیگه یک روح شدن در دو بدن
اخه مامان بابام اینطورن
یعنی سر جهاز بردن
کمد شخصی ام جارو کردمااااااا
همه رو همون شب بردم
از حساب مجردی بگیر تا همه چی همه چی
خیلی سر رو بودن با شوهرم ضربه خوردم
من رو بودم و اون ....
همین الانم که یکسال از ازدواج گذشته
هی باز رو ام اما یه رفتار دیگه می بینم