من یه سقط داشتم شوهرم اصلا پاشم تو بیمارستان نذاشت حتی دنبالم نیومد از بیمارستان ببرم خونه بعدشم رفت سرکار بی نهایت سرد و خشک بود....
همش میگفت کی گفت حامله بشی و از این حرفا..
حالا که بهش فکر میکنم یادم میاد که همون موقع ها بود تقریبا که عکس زنه رو توشیش برا اولین بار دیدم گفتم این کیه؟گفت دوست دختر دوستمه فرستاده ببینه من میشناسمش یا نه؟؟؟و من احمق حرفشو باور کردم و اصلا یه درصدم بهش شک نکردم و فکر نمیکردم همچین کاری باهام میکنه.الان همش میگم وقتی من داشتم تو بیمارستان جون میدادم و اقا یه کاسه سوپ برا من نیاورد و من شب گشنه خوابیدم یعنی سرش با اون زنه گرم بوده؟؟؟ای خدااا به دلم ارامش بده