خدایا مرسی که دخترمو بهم دادی تا یادم نره همیشه بگم شکرت🙏🙏🙏🙏 هروقت نی نی چهل روزه یا خانوم باردهر میبینم تا چند ساعت از ترس میلرزم .. تیکر تولد یک سالگی پرنسسمه... و تا ابد دیگه بچه نمیخام😕😕😕
رفتم فرازِ بامِ خانه، سخت لازم بود شب بود و مظلم بود و ظالم بود آنجا چراغ افروختم، اطراف روشن شد و ملخها و سوسکها، بسیار دیدم که اینک روشنایم خورده خواهد شد کِشتم اسیرِ بیمروت زرده خواهد شد
باغِ شبم افسرده خونِ مرده خواهد شد خاموش کردم روشنایم را و ملخها و سوسکها رفتند
رنگ در رنگ و به هر رنگ هزارانش طیف نغمه در نغمه و هر نغمه به یاد یاران