2726
عنوان

بدترین آبرو ریزی که کردین؟؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 12077 بازدید | 181 پست
اونوقتا نوجوون بودم همسایمون هرروز میومد خونمون منم یه اعصابم خورد بود اینم با بچه هاش اومد خونمون س ...

خوب کاری کردی 

قبرستون ها پر از آدماییه که منتظر یه روز فوق العاده بودن
شوهرم آخر شب رفته بود خونه باباش اينا ,بعد مستقيم رفته بود تو اتاق ,واااااايي  با چه صحنه اى رو ...

آهان یعنی الآن تو این سن رفته ؟؟؟یا بچگیش؟

قبرستون ها پر از آدماییه که منتظر یه روز فوق العاده بودن


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
آهان یعنی الآن تو این سن رفته ؟؟؟یا بچگیش؟

نه ,همين چند ماه پيش اينجورى شده 

مصريان باستان اعتقاد داشتند پس از مرگ تنها دو سوال ازآنها  پرسيده ميشود:آيا شادى را يافتى؟؟؟؟؟؟.........آيا شادى را آفريدى؟؟؟

منم ی بار جومونگ‌شروع شده بود فریاد زنان رفته م اتاق مامانو با ی صحنه ایو دیدم خفه شدم اومدم بیرون ..بیچاره مامانو بابام باچنان فاصله ای از هم فاصله گرفتن ک نزدیک بود سر بابام بشکنه بعدشم هرچی صدام زدن جوابشونو ندادم

خیلی بدبود.مسلمون نشنوه کافرنبینه.بخداالانم بهش فک کردم حالم بدشد.خیلی حرفای بدزده بودم

😂😂😂😂بابات با خودش گفته عجب شناگر ماهری بوده فقط آب نمی دیده😉😉😉

میشه برای شادی روح پسرم و پدرم یه صلواتمهمونم کنید...خدا خیرتون بده
منم ی بار جومونگ‌شروع شده بود فریاد زنان رفته م اتاق مامانو با ی صحنه ایو دیدم خفه شدم اومدم بیرون . ...

😂😂 

قبرستون ها پر از آدماییه که منتظر یه روز فوق العاده بودن
خخخخخ اینکه به خواهرت گفتی بگو من فرستادم روده بر شدم . من جای تو بودم میگفتم رفتم تو خیابود گوشیمو ...

اسم آورده بودم نمیشد.کلا بدسوتی داده بودم.اره خواهرم می‌گفت یعنی چی بگم من بودم اینطوری که نمیشه منم گریه و التماس.هنوزم به روم میاره

پسرعزیزم میشه روزی حرف بزنی وبهم بگی دوست دارم مامان. یعنی من اون روزو میبینم؟ میشه برای حرف زدن پسرم یه صلوات بفرستین؟ 
بچه بودم دخترعموی بیشعورم گفت بابابفهمه اونجای دخترش مو در اورده شوهرش میده منم خشتکو پاره کردم روبه ...

🤣🤣🤣🤣

هیچ تعهدی نمیتونه آدمها رو کنار هم نگهداره مگر این که دلشون به بودن باشه 

تو مجردیم دیدم همه پسرا و مردا با عشق و لبخند بهم نگاه میکنن فک کردم زیبای خفتم.بعدا دیدم از پشت مانتومو گذاشتم تو شلوارم.اونم چه ضایع..بدترش این که با چه غرورو لوندی راه میرفتم.🙊

تقدیم به یگانه مادرشوهرم.وقتی اومدی نفهمیدم کی اومده وقتی رفتی فهمیدم کی رفت...😜
اره بابام اورذ گفت بعداحسابت میرسم وقتی مهمونارفتن اومد دید ازبس خودمو زدم صورتم قرمز شده چشام قرمز ...

😂😂😂😂الهیییی خودتو کباب کردی به خاطر کباب😯😯😯😯

میشه برای شادی روح پسرم و پدرم یه صلواتمهمونم کنید...خدا خیرتون بده

عروسمون باداداشم عقد بودن اومده بودخونه ای ماشب خوابید صبح که اومدبیرون شلوارش چپ بود من اون روزها مجرد بودم هی گیرداده بودم بهش چراشلوارت چپه درستش کن مامانم فهمید گف تبسم برو ازتو یخچال پنیربیار من‌گفتم باشع ازتو  اشپزخونه صدازدم   مامان به نیلو بگو شلوارش چپه درستش کنه...دوتا داداشهای مجردمم بودن دیدن من ول کن نیستم صبحانه نخوردن رفتن بیرون.....اصلا نفهمیدم دارم چی میگم😐

این دنیا اگه جای خوبی واسه زندگی کردن بود (اسم قبرستوناش بهشت نبود)😏😔
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730