بچه بودم دخترعموی بیشعورم گفت بابابفهمه اونجای دخترش مو در اورده شوهرش میده منم خشتکو پاره کردم روبه روی بابام نشستم ببینن مو دراورده😲😲😲😲😲
بعدیه بار مامانم شلوار بابام شسته بود همش خیس بودبابام شورت پوشیده بود رفته بودبالا اونجاش زده بود بیرون😟😟دعوا میکرد با مامانم منم رفتم گفتم بابا دول تو بنذاز تو شورتت بعد دعواکن خاک توسرعنترم اه😭😭😭😭