هرچی قسم خوردم ک بابا من فقط رفتم تورو چک کنم باور نکرد ک نکرد دخترخالم باهاش صخبت کرد منو بالاخره از بلاکی دراورد و گف باهم میمونیم ولی دیگه هیچوقت مثل قبل عاشقت نمیشم هیچوقت حسم برنمیگرده دیگه دوستت ندارم و مث ی دوست معمولی ای برام چون دیگه باورت ندارم
الان ی هفته ای از اون روز میگذره باهام بهتر شده دیگه نمیگه دوست معمولی ایم و بهتر شده اخلاقش باهام ولی نمیگه هم دوستت دارم یا جنله محبت امیز نمیگه بهم
امشب باهاش حرف زدم پیام دادم گفتم دیگه دوسم نداری؟گف دیوونه شدی باز؟ و بعدشم رفت خوابید انگار فرار کرد
ینی دیگه دوسم نداره؟😭