ببین . مادرش ازش پشتیبانی نکرد. عمو شوهرشم یدفه پرخاشگری کرده گفته چرا رفتی دری خونه زنه . گویا رفته بوده ولی زنه نبوده .. مادرش گفته طلاق بگیری شوهرم نق میزنه جایی نداری پیشم . شوهرشم قرار بوده شنبه بیلد زوری اومده خونه خابیده مادره یلدا باش کل کل کرده ولی کوتاه اومده پسرع و گفته اشتباه کردم . مادره یلدا هم گفته برو صیغه کن دهتا زن بگیر غیر شرع انحام نده گناه داره . یلدا خیلی ناراحت بود و گفت راهمم ندن خونه مادرم میرم طلاق میگیرم میرم بهزیستی یا جایی ک قبولم کنن کار میکنم کارای طلاقما و مهریما انجام مید . ولی شوهرش گفته طلاقت نمیدم