2733
2734
عنوان

جدیدا همش دعوا و فحش و بی حرمتی

550 بازدید | 27 پست

بین منو همسرم هست این ماه اخیر اینطور شدیم نمیدونم چیکا کنم تو عقدیم و وقتی میفهمم بدون من رفته خونه مادرش یا همه اونجا هستن من نیستم کلی بهش گیر میدم و پیام و بعد دعوا شروع نمیدونم چیکا کنم اگه کسی تجربه داره بگه چیکار کرده خوب شده شرایط؟همش فحش اونم از فحش های بد.احساس میکنم حرمتی بینمون نمونده

دارم گریه میکنم کمکم کنید

توو عقد هستين هنوز حرمت هارو از بين بردين

بعد ازدواج ميخواين چيكار كنين!

دیدین خدا بالاخره بغلمو با دستاش پر کرد؟                         امضای قبلیم: خدایامیشه بغلمو با  دستات پر  کنی؟ آخه  مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه  متولد  شدس❤ 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728

تو الان حس مالکیت صد در صدی به شوهرت داری.

فکر میکنی تمام و کمال باید برای تو باشه و تو مالکش هستی. این رفتارتم ناشی از این طرز تفکرته.

شیوه تفکرتو درست کنی بقیه چیزا حل میشه.

🍀برای سلامتی و طول عمر پدر و مادرم صلوات🍀
منم همین و میگم چیکا کنم واقعا رومون بهم باز شده

منم اینطوربودم

ولی خیلی زودمتوجه شدم ک زندگیم داره خراب وبی مزه میشه جلوشوگرفتم

دنیای من همسرم❤خدایاخودت پشت وپناهمون باش
2738

تو عقد که مرد اصولا خونه‌مادر پدرش زندگی میکنه مثل شما این که هیچی بعدشم میتونی‌بگی که دوست داری تو جمعشون باشی‌تا بیاد دنبالت دعوا نداره سعی کن‌کم کم‌ رابطه تو تو دستت بگیری اصلاح کنی درستش کنی تا از کنارهم بودن لذت ببری همه مشکلات رو با زبون خوش برطرف‌کن‌ببین چطوری جواب میگیری

ادم بعضی وقتا باید یکم بیخیال باشه من مادر شوهرم بهم حرفایی زد  تو عقد که وقتی بهش فک میکنم اتیش میگیرم ولی هیچی نگفتم الان سر خونه زندگیمونیم با شوهرم دور از خانواده اش الان که فک میکنم اگع منم چیزی میگفتم مطمعنم به طلاق کشیده میشد

چنان دلگیرم از دنیا 💫که خود را هم نمیخواهم
چطور؟

اول این سعی کردم‌یکم از وابستگی و حساسیتمو‌کم کنم وکردم

بعد موقعی که ناراحت میشدم فوری دلیل اعصبانیتمو روی کاغذ مینوشتم انقدر مینوشتم‌تا وقتی ک‌حس میکردم واقعا ازته دل خالی شدم و دیگ به اندازه قبل ناراحت وعصبی‌نیستم بعد توی موقعیت خوب وبه‌جا با چرب زبونی و ملایمت باشوهرم‌صحبت‌میکردم‌که اره چرا مثلا فلان چیزو بهم‌میگی من همیشه ازدهن تو حرفای خوب شنیدم و شنیدن این حرف اصلا برام قابل قبول‌نیست 

حتی وقتی فحش میده اون لحظه ساکت میشم بعد ک جو اروم‌و صمیمی شد میگم عزیزم اصلا باورم‌نمیشه اون حرفو ازدهن توشنیدم چون توهیچوقت ازگل کم تر‌چیزی بهم‌نگفتی....

دنیای من همسرم❤خدایاخودت پشت وپناهمون باش
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز