2410
2553
عنوان

دفتر خاطرات😐😐

694 بازدید | 16 پست

پسرم چن وقته گیر داده دفتر خاطرات میخاد؛؛ امروز رفتم نوشت افزاری کلی دفتر با طرحای دخترونه دراورد گفتم برا پسرم میخام خندید و گفت مگه پسرا هم دفترخاطرات میخان و دوباره خندید گفت اولین باره میبینم سه باره خندید😐گشت و گفت حالا میخای چی توش بنویسی چهارباره خندید😑بعد جلو دهنشو گرفت گفت ببخشید اخه جالبه چرا اینجوری پسراتونو بارمییارید پنج باره خندید گفتم من میرم خدافظ؛؛ گفت چرا؛؛ گفتم بخاطر زبونته اها بخاطر همین زبونته ؛؛؛ نظر شما چیه نزارم بخره؟ واقعا کار دخترونه ای هست؟


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چند سالشه؟

خانوادم بهم میگن کجایی پس هیچوقت خونه نیستی/دوستام میگن کجایی پس هیچوقت نیستی/فامیلا همش میگن نیستی هیچوقت کجایی پس/من واقعا کجام پس؟!🤔             خواهشا یکی پیدام کنه بذاره سر جام😄
2456

باید بهش میگفتی چیزی که تو تاحالا ندیدی دلیل نمیشه وجود نداشته باشه

دیدی که سخت نیست ... تنها بدون من؟        دیدی که صبح می شود ... شبها بدون من ؟    این نبض زندگی ... بی وقفه می زند!               فرقی نمی کند ... با من ... بدون من ...!         دیروز گرچه سخت ... امروز هم گذشت ...      طوری نمی شود... فردا بدون من ...!

وا عزیزم اون مغازه دار ایراد داره

حتما برای پسرت بخر حتما

مجبورنیستی حضورا بری که

اینترنتی بخر براش

سیندرلا هستم کفش ملی من توقصرجامونده ولی  شاهزاده هنوز نیومده پسش بده!!! این نرماله؟!
2714

نه بابا....بچه دوست داره دفتر خاطرات داشته باشه...بابای منم داره ..کلا همیشه کارای روزانشو ..قرار هاشا...می نویسه..به نظرم تمرین خوبیه برای با نظم بودن

من مادرم و هر دم دردی ز من زاده می شود.....و این کودک که در جای جای من جان گرفته....و با بطن سرد من خو گرفته...هردم خون مرا می مکد...و استخوان بودن مرا می جود...ودر من زاده می شود....من مادرم و می دانم شکست ضمیر نور چه دردی دارد...و چکیدن میل غزل ار سرانگشتانم چه وزنی دارد...ولی حیف که افتاب مرده است...و اینه چه پوج ز انعکاسی دگر بارور است.....من در عمق پوچ لحظه ها مادرم...زمانی که سکوت از صدای اشک هایم می چکید...و بوسه های پوسیده از لبانم می گریخت...فقط لحظه ها می دانستند که نگاهم ویران خواهد شد...من مادرم و لالایی هایم رفته است...تو بگو چند وقت است مرده ام؟ چند وقت است کودکم در گور خفته است؟

واااا چ ربببببطی داره اون فروشنده بی فرهنگ بوده تقصیر بچه نیست نوشتن خاطرات روزانه خیلی ام کار خوبیه 

When  you  recieve at my LEVEL evaluat me before that  you  only take a sit and encourage me 👽
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز