من یه بار زمان مجردیم ، زن همسایه مون گفت شب موقع برگشت از سرکارم من رو دید و گفت که وای تو چقدر صبح زود میری بیرون! نمیترسی ؟ کجا میری؟ ( ساعت ۶ صبح با سه تا اتوبوس میرسیدم از شهرمون به محل کارم)
گفتم عه شما صبح زود میرید مسجد؟ گفت نه گفتم پس لابد شوهرتون میره؟ گفت نه.گفتم پس حتما شما میرید صبح اش و حلیم میگیرد نه؟ گفت نه گاهی شوهرم میره.گفتم اهاااااااان اهاااااان پس شوهرتون اون وقت صبح من رو دیده خخخخ
ما هم شهرمون مذهبی هستن و نمیشه به شوهذان همسایه حتی سلام و علیک معمولی کنی چه برسه بهشون بگی شوهرت تو کوک من هست 😂😂😂
دیگه چون سوال بارونش کردم یادش رفت سوال اصلیش رو و دیگه هم غیر از سلام علیک چیزی ازم نپرسید.
یه بارم اون یکی همسایه مون گفت تو اینقدر کار میکنی چرا ماشین نمیخری؟گفتم عه راستی ماشین شما چیه؟ گفت واه پرادو داریم دیگه دم در پارک میکنیم همیشه ببین الانم هستش.گفتم عه این ماشین شماست!!! من اخه زیاد دقت نمیکنم تو کوک همسایه ها نمیرم خخخخخخخ
با یه مکالمه های این مدلی و سوال و جواب های پشت هم میشه حال طرفا ظریف گرفت 😎😎😎