من بعد يه سال از عروسيم باردار شدم هيچكس از خانواده خودم خوشحال نشد هيچ حتي برادرم ناراحتم شد كه چرا اون ٥ ساله ازدواج كرده من قبل اون بچه اوردم و مادر پدرم هم پشت اون دراومدن
نميدونم كار درستي كردم باردار شدم يا نه نميدونم اصلا بعدا قراره چه بي محبتي هايي از خانواده من بكشه حسابي گيجم
حتي حوصله ندارم ديگه جايي برم يكي بهم تبريك ميگه مامان شدم ديگه خوشحال نميشم
خيلي سخته ادم از خانواده خودشم بخوره
واااا
عجب ادمايين
بارداری ی تصمیم دو نفره اس، ن خانوادگی
ب برادرت هم ببخشید مربوط نیس
کار درستی کرده مبارکت باشه
لابد برادرت وزنش مشکل ناباروری دارن خانوادت در جریان براهمون غصشون شده
عجب مهم نیست بچه واسه خودت اوردی نه اونا منم خانواده شوهرم اصلاخوشحال نیستن و اصلا واسه من مهم نیست
به اونا چه.شاید برادرت تا ده سال دیگه بجه نخواد مقصر تویی.خوب کاری کردی. صبر کنی بیفتی بعد به دوا درمدن واسه بچه اونا میان برات چکار میکنن
چه ارتباطی به اونا داره.
ضمنا اگر شماتت کردند و زیر سوال بردند بگو رفتم دکتر گفت تنبلی داری اگر جلوگیری کنی ممکنه هیچ وقت بچه دار نشی. شوهرم طلاقم میداد
واچه ربطی داره خب خداصلاحش این بوده که به شمازودتربچه بده،برادرت حتمامشکل دارن ک نمیتون بچه دارشن،ایشالاخدابه اوناهم میده،استرس نداشته باش برانی نی ت خوب نیست
منم هنوز باردار نشدم ولی حس میکنم باردار بشم خانوادم اصلا خوشحال نشن چون همش بهم میگن بچه نیار بچه نیار نمیدونم چرا من بچه آخر خانواده هستم بقیه خواهر و برادرم بچه دارن ب اونا چیزی نمی‌گفت ولی ب من میگن نمیدونم چجوریه
خوشحال باش که مادر شدی، بهترین کارو کردی چون ممکنه میذاشتی چند سال بعد سخت میشد باردار شدنت. بیخیال رفتاراشون تو خوش باش.
من هشت سال پیشگیری کردم.
ازبس مادرشوهر م گفت مواظب باشید و زوده.
حالا یکساله بچه میخوام نمیشه. تنبلی تخمدان گرفتم.
شوهرم عذاب وجدان داره.
