خواهرااا،کی میدونه حنیف و لیلا بچه ی کی هستن؟ من چرا سر در نمیارم که مامان بابای واقعی این دوتا کیه؟؟
زن بودن بسیار زیباست.چیزی که یک شجاعت تمام نشدنی میخـــواهــد.یک جنگ که پایان نــــدارد...!بسیار باید بجنگی تا بتوانی بگویی:وقتی حوا سیب ممنوعه را چید گناه بوجود نیامد آن روز یک قدرت با شکوه متولد شـد که بــه آن "نافرمانی" می گوینــد...!
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اینا سه تا دوست بودن تو قدیم..کریم بوستان بابای چاووش و آراز و بابای حنیف و لیلا..بعد که بابای حنیف اینا میمیره کریم لیلارو میاره پیش خودش بزرگ میکنه حنیفم میره پیش چاوش اینا..مشخصه که..ولی با دیالوگاشون موافقم خیلی عامیانه نیس
خب اون نفر سوم ...داییشونه...اصن تو فیلملی قدیم که نشون میده بابای اونا نیستن..شک کردم...لیلام که عقد کرد فامیلیش تو شناسنامه بوستان بود ...فک کردم اشتباه گرفتم داستانو
زن بودن بسیار زیباست.چیزی که یک شجاعت تمام نشدنی میخـــواهــد.یک جنگ که پایان نــــدارد...!بسیار باید بجنگی تا بتوانی بگویی:وقتی حوا سیب ممنوعه را چید گناه بوجود نیامد آن روز یک قدرت با شکوه متولد شـد که بــه آن "نافرمانی" می گوینــد...!