من اوایل حاضرجواب بودم خیلی بدبود،بعد یه مدت گفتم بزار سکوت کنم ببینم چی میشه،
درحالیکه همسرجان از شدت عصبانیت داره خودشو جرمیده من قیافمو مظلوم میکنم میرم یه گوشه میشینم،اونم یه ربع عصبانیتشو خالی میکنه بعدمیبینه من هیچی نمیگم ی گوشه نشستم ساکت میاد سمت منت کشیو بوسو بغلو ... دیگه نگم برات