گفت که با مادرش رفتن خونه زنه ،بچه زنه گفته پدر و مادرش خونه نیستن اونام رفتن ولی ژنگ زده زنه تهدیدش کرده اونم گفته هرکاری میخای بکنی ،عموی شوهرشم فهمیده اینم رفته خونه زنه زنگ زده یلدا رو تهدید کردن چرا رفتی اونجا وفلان همزمانم با شوهر زنه صحبت میکرده عموه که اگه این یه بار دیگه اومد در خونت ازش شکایت کنید