لبخندمااه مدیر استارتر عضویت: 1398/01/01 تعداد پست: 1040 عنوان دیشب خونه ی مامانم همه فامیل دعوت بودن 559 بازدید | 25 پست افطاری داشتیم به شدت رعد وبرق بارون میومد وسط سفره انداختن و غذا کشیدن و پذیرایی برقها رفت وهمه تو تاریکی بودیم 1398/03/01 | 17:43 2 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
saharamol524 عضویت: 1397/12/16 تعداد پست: 349 خب ربطش؟؟ خدا ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری...همه صاحب اولاد بشن صلوات.
mona_banoo عضویت: 1397/10/27 تعداد پست: 3321 خب تیکر لاغری وزن اولیه ۸۰ 😐ایستگاه اول۷۰😣ایستگاه دوم ۶۰☻ببینیم تا ایستگاه سوم دووم میارم ی نه😥 میخوام تا عید بترکونم من میتونم🍬💃
فرمژه عضویت: 1397/12/11 تعداد پست: 13911 من چقدر دوست داشتم دیشب برق ماهم بره نرفت ک نرفت😕 برا سلامتی وظهور حضرت مهدی صلوات 💚بارسنگین است و من کم طاقت و دنیا حسود/خم شدن را عار میدانم دعاکن نشکنم.
ماهلیا عضویت: 1397/02/10 تعداد پست: 26585 چه حالی میده من تو این شرایط بودم کل خونم رو شمع روشن کردم عالی شد مهمونی
لبخندمااه مدیر استارتر عضویت: 1398/01/01 تعداد پست: 1040 هیچی تو تاریکی با چراغ قوه ی چهار تا موبایل از همه پذیرایی کردیمحدود چهل پنجاه نفراما خیلی باحال بود😄
سیمینم عضویت: 1397/07/30 تعداد پست: 1085 هیچی تو تاریکی با چراغ قوه ی چهار تا موبایل از همه پذیرایی کردیم حدود چهل پنجاه نفر اما خیلی باحال ...
لبخندمااه مدیر استارتر عضویت: 1398/01/01 تعداد پست: 1040 چه حالی میده من تو این شرایط بودم کل خونم رو شمع روشن کردم عالی شد مهمونی شمع نداشتیماما صدای بارون و جمع خونوادگی وهوای لطیف وتاریکی خیلی خوش گذشت😌