من الان هفته 33 اینام تا اخر خرداد باید وایسم... خیییییلی با داری سختی داشتم خیلی در حدی که بیان کردنی نیست..
الان امیدم به تموم شدنشه که راحت شم از این دردا و سختیا. و بی خوابی ها.... ولی چیزی که نگرانم میکنه کارای بچه داری و سختیاشه...
راستش دلم میخواست بارداری که تموم میشد آدم یه فرجه ای داشت از بعد زایمان که فقط استراحت کته و بخوابه و یه مدت بره مرخصی.. یعنی دیگه بچه ای در کار نباشه ( موقتا) آدم یذره بخوابه یذره راحت باشه و بدون درد زندگی کنه... بعد دوباره بچه بیاد و آدم شروع کنه به بچه داری..
نه اینکه یهو دوباره همه سختیا بریزه سر آدم.. یعنی از این مدل سختی در بیایم بریم تو اون یکی مدل سختی به اضافه ی تازه دردای جدید جسمی...
یعنی هم کار ای بچه ام دردای بعد زایمان و.... هزار تا سختی.
.
خیلی خیلی دارم الان عذاب میکشم از دردا و بیخوابی و...
از اون طرفم نگران کارایی که باید بعدا بکنم و همه میگن تازه اول مصیبته... شب نخوابی و بچه بیداره همش گریه میکنه و... یه لحطه راحت نیستی و.. دائم باید بچه رو عوض کنی و... راستش من حوصله شو ندارم... اونم بعد این همه سختی ای که کشیدم دیگه توانی برام نمونده آخه...
شماها چه جوری بودین ؟
کسی بود عین الان من باشه و بعد زایمان چه وضعیتی پیدا کردین؟؟. کاش یکی راهنمایی ام کنه که از اون موقع یه پیش زمینه ذهنی داشته باشم.. خیلی نگرانم