عصری رفتم آمپول زدم ، الان اومدم مسواک بزنم یهو احساس کردم یدونه ازین سوسک سیاها تو پاچه ی شلوارم داره میره پایین ... سکتههههههه کردممممم😫 ... پریدم بالا پایین یهو از تو پاچه ی شلوارم ، ابر الکلی آمپوله افتاد بیرون😐😂😂😂
اصن یادم رفته بودش
باهاش نمازم خوندم😐😂
الان از خودم دارم خجالت میکشم:')
این چ حرکتی بود ناموسا😐😂