❤️فلانی پسرزاس...اولین فرزندش پسراست...پسر پسر قند عسل,پسر پسر قند و نباتفلانی زايمان کرد...شکم اولش است؟دختر؟...وای دختر؟...و هیچ کس ندانست دختری که ديگران برای ورودش به اين دنيا از واژه ی (وای)استفاده کردند، اکنون سوگولی پدرش هست و عسل مادرش...دختر غم خوار مادراست،اولين خمیدگی کمر پدر به چشم دخترش می آید...دختر چین و چروک های اطراف چشم مادر را از بر کرده،مادر امروز يک چين، بر گوشه ی چشمان معصومت اضافه شده است...ترس از جدایی از پدر,دوری از مادر وجود يک دختر را هزاران بار ميلرزاند...دختر بودن کار دشواريست، اينک درک ميکنی، چرا اولين بار برای وجود پر مهرت (وای)گفتند؟...چون همه ميدانستند که ای (وای)تحمل اين همه غصه برای تو کمی بزرگ است...دختر بودن کار سختیستQ
توی هر ضرر باید ،استفاده ای باشه ♫ باخت باید احساس ِفوق العاده ای باشه ♫ آه فاتح ِ قلبم ،فکرشم نمیکردی ♫ رام کردن این شیر ،کار ساده ای باشه ♫ آه چشمه ی طوسی ، آه چشم ویروسی ♫ بعد از این به هر دردی ، مبتلا بشم خوبه ♫ مبتلا بشم مُردم ، مبتلا نشم مُردم ♫ از تو درد لذت بخش ، هرچی میکشم خوبه ♫ من یه بچه ی شیطون ، توی کوچه ها بودم ♫ عشق تو بزرگم کرد ، عشق تو هلاکم کرد ♫ جیک جیک ِ مستونم ، بود و عشقِ بازیگوش ♫ مثل ِ جوجه ی مُرده ، توی باغچه خاکم کرد ♫ آفرین به این زور و آفرین به این بازو ♫ آفرین به این چشمو ، آفرین به این ابرو ♫ با تو هیچکس جز من ، بی سپر نمیجنگه ♫ با تو هیچکس از این ، بیشتر نمیجنگه ♫ با جنون در افتادن ، باز کار دستم داد ♫ آه فاتح قلبم ، عشق ِ تو شکستم داد