خانوما سلام
من قبلا تاپیک زدم که به زور و گریه بالاخره نامزدم خونه خرید حالا الان چند روزه هی به من میگه خونه کوچیکه تو وادارم کردی خریدم (حالا بخدا بزرگتر از این اصلا نمیتونست)یا بهونه میگیره میگه دوره از محل زندگیه مادرم(اخه پدرش فوت شد منم بخاطر آزار و اذیتاشون ترجیح دادم ازشون دور باشم کلا از هردو خانواده هم دوریم)
یا بهونه میگیره کابینتاش کمه تا جایی که رفت تاپای فسخ طرف معامله قبول نکرد
خلاصه امروز خواهر و مادرش گفتن بریم ببینیم اپارتمان رو مادرش ۳هفته بود من رو ندیده بود البته هرجفتشون هم خواهر هم مادر
من رفتم جلو دست بدم با عجله رفتن از در خونه توو که واحدمون رو ببینن با من دست ندادن حتی احوال پرسی هم نکردن
من به همسرم اعتراض کردم یهو زدم زیر گریه توو مسیر برگشت همراه با داد و فریاد
هیچ وقت از من حمایت نمیکنه
هربار میگم چرااینجوری میکنن میگه نمیخواستنت توقع نداشته باش ازشون😢😢😢😢
بخدا خسته شدم از دست کم محلیاشون