جیگرم میسوزه وقتی س ساله پای همه چیش موندم انقد از همه متلک شنیدم ولی بازم جونمو واسش حاضر بودم ک بدم..باعث شدم بره سرکار و کار کنه ازش خواهش کردم درسشو ادامه بده و پیشرفت کنه..اما بعد س سال و نیم دوستی و عشق و عاشقی حالا ک مخالفت بابامو دید و فهمید به دست آوردنم راحت نیست ترسید و جا زد گف ک میترسه!!از بابام میترسه!اخه مگ عاشقم نبود؟چرا باید بترسه؟
اینا همش مال تو فیلماس ک پسرا میگن تا پای جون پابه پاتم و اگ همه دنیاهم جلوم باشن من واسه رسیدن بهت میجنگم؟😔
آره عزیزم مردها تو واقعیت اکثرشون همینن تجربشو منم دارم
علت مخالفت چیه؟
این نشد یکی دیگه
مگه قحطه
شوهرپشت زنش واینمیسه چه برسه به دوس پسرچه خوش خیالی
یه جور گفتی فک کردم شوهرته
نه واسه فیلما نیست شوهر من هست و نیستشو داد واسه به دست اوردن من...
عاشقت نیست ولش کن بزار بره یکی میاد تو زندگیت که میفهمی عشق یعنی چی تازه اون موقع
بیخیالش شو،لیاقتتو نداشته
دوست پسر موجودیست متغیر و ناشناخته
عزززیم حالت خیلی بده درکت میکنم نارو خوردن منم یبار این اتفاق افتاد و خیلی داغون بودم ولی الان خوشحالم با اون مرد ازدواج نکردم و بهم خورد چون الان توی زندانه
اره دقیقا تو فیلما و تو رمانای ابکی 😂
حالا مگه اینکه مثلا یه چن سالی زیر یه سقف باشید و روزمرگی و بد و خوب همو چشیده باشید و زیاد وابسته هم بشید اره پای هم میمونید
اسی همه مثل هم نیستنا
همسر من که پای تمام حرفاش ایستاد
شاید انتخابت از اول اشتباه بوده
اشتباه از خودت بوده یه قدم تو باید برداری یه قدم پسر اگر غیر از این باشه نباید بهشون دل بست
همون ک میگفت راضی کن تابیام؟؟؟
ول کن بیکاریا اخه اون چی بود
