هرکس باهاش حرف میزنه اخرش به این نتیجه میرسه که خیلی تلخ وگستاخه اما از رو نمیره گاهی اپقات چنان حرص میخورم که باهاش بحث کنم اما میدونم گستاخه ممکن جواب ناراحت کننده بده اما تا چند روز ناراحت میشم
مثلا یه بار ازم خواست ببرمش ارایشگاهی که موهام رنگ کردم بردم سر قیمت ارایشگرم شست گذاشت اونور ،کلی خجالت کشیدم ارایشگرم بهم گفت دیگه نیارش کارم برده زیر سوال،بهش گفته بود من برای ارایش حاضرم تا یه میلیون پول بدم اما برا مش صد وپنجاه نمیدم کلیم منم منم کرد که من با لا شهر رنگ گذاشتم ،اینجا پایین شهر نباید این قیمت بگیری
ای خاک توسر هرچی جاری عقده ایی و کمبود داره،میخواد منم منم کنه خودشو نشون بده.جاری من نمیدونه چطور حرصمو درآره چون اصلا نمیبینمش به بچه متوسل شده همش میگه چش میخوره میاد جلو من اسپند دود میکنه میگه بچم چش خورده فلان شده حالا تنها نقطه ضعف منو بچه نداشتم دیده بدبخت